English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (3528 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
system date U تاریخ سیستم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fat U در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fats U در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fatter U در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fattest U در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
generation U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
generations U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
Other Matches
backdates U تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdated U تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdate U تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdating U تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
antedates U پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedated U پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
martyrology U تاریخ شهدا تاریخ شهدای مسیحی
antedate U پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedated cheque U چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
date U تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
prehistory U ماقبل تاریخ تاریخ قبلی
hagiology U تاریخ مقدس تاریخ انبیاء
dates U تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
protohistory U تاریخ ماقبل تاریخ
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
policonic projection U سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
coupling U نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
natives U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
chcp U در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
native U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
design phase U فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
download U فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
tar U سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
demand U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demands U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
ES IS U سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
standby U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
standbys U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
three phase four wire system U سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
automatic levelling U سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
mttf U متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridged U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridges U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
failures U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failure U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
off load U انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
desktop U در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
lambert projection U سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
warm boot U شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
slices U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slice U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
opened U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
opens U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
designation system U سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
system flowchart U نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
masters U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
compatibility U پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
no date U بی تاریخ
undated U بی تاریخ
dateless U بی تاریخ
with effect from U از تاریخ ...
coeval U هم تاریخ
coetaneous U هم تاریخ
date U تاریخ
as of U از تاریخ
history U تاریخ
histories U تاریخ
dates U تاریخ
as from U از تاریخ ,
appointed days U تاریخ ها
eras U تاریخ
era U تاریخ
date [appointment] U تاریخ
appointed day U تاریخ
appointments U تاریخ ها
dates [appointments] U تاریخ ها
appointment U تاریخ
expiry date U تاریخ انقضاء
the date was not specified U تاریخ ان معلوم
julain date U تاریخ ژولین
historicity U تاریخ گرایی
historian U تاریخ گزار
historian U تاریخ نویس
delivery date U تاریخ تحویل
date of shipment U تاریخ حمل
chronogram U ماده تاریخ
closing date U تاریخ انقضاء
expiration date U تاریخ انقضا
acceptance date U تاریخ قبولی
modern history U تاریخ معاصر
completion date U تاریخ تکمیل
termination date U تاریخ پایان
historians U تاریخ نویس
Ancient history U تاریخ باستان
dates U نخل تاریخ
effective date U تاریخ اجرا
due date U تاریخ سررسید
due date U تاریخ تادیه
economic history U تاریخ اقتصادی
dated U تاریخ دار
date U نخل تاریخ
maintenance history U تاریخ تعمیرات
maturity date U تاریخ سررسید
in chronological order U به ترتیب تاریخ
historians U تاریخ گزار
basic date U تاریخ ترفیع
backdating date U پیش تاریخ
prehistory U پیش تاریخ
intellectual history U تاریخ اندیشه ها
epochs U مبدا تاریخ
out of date U از تاریخ گذشته
natural historian U تاریخ نویس
datable U تاریخ گذاردنی
dateable U تاریخ گذاردنی
epoch U مبدا تاریخ
postdate U تاریخ ماقبل
creation date U تاریخ ایجاد
current date U تاریخ جاری
postdating U تاریخ ماقبل
postdates U تاریخ ماقبل
postdated U تاریخ ماقبل
creation date U تاریخ افرینش
date in issuing U تاریخ صدور
chronological U به ترتیب تاریخ
prehistory U ماقبل تاریخ
literary history U تاریخ ادبیات
dateline U تاریخ گذاری
shelf life U تاریخ مصرف
value date U تاریخ ارزش
date of birth U تاریخ تولد
date of issuance U تاریخ صدور
stale cheque U چک تاریخ گذشته
date of acquisition U تاریخ خریداری
date of maturity U تاریخ سررسید
natural history U تاریخ طبیعی
date of maturity U تاریخ انقضاء
environment U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
upload U انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
shell U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
power system U سیستم قدرت سیستم انرژی
conversion U تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
conversions U تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
crossover U تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
system's design U مدل سیستم طرزساخت سیستم
drainage system U سیستم ابیاری سیستم تخلیه اب
parallelling U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
chronologically U به ترتیب زمان یا تاریخ
landmarks U نقطه تحول تاریخ
historian U تاریخ دان مورخ
the christian era U مبدا تاریخ میلادی
landmark U نقطه تحول تاریخ
medizeval history U تاریخ قرون وسطی
eras U اغاز تاریخ عصر
historic U معروف مبنی بر تاریخ
chronological U دارای تسلسل تاریخ
date of change of acountability U تاریخ تسویه حساب
early German history U تاریخ ابتدایی آلمان
Antiquity U جهان باستانی [تاریخ]
the Classical World [the Ancient World] U جهان باستانی [تاریخ]
date time group U گروه تاریخ و زمان
completion date U تاریخ انجام کار
post date U تاریخ اینده گذاشتن
post date U پیش تاریخ کردن
up to now U تا کنون تا این تاریخ
historical determinism U اعتقاد به جبر تاریخ
value date U تاریخ اجرا والور
misdate U تاریخ غلط گذاشتن
letter of even date U نامه همین تاریخ
morphology U تاریخ تحولات لغوی
dateline U محل تاریخ گذاری
Death keeps no calendar. <proverb> U مرگ تاریخ ندارد.
expiry date of the credit U تاریخ انقضای اعتبار
from the date on wards U از این تاریخ به بعد
economic interpretation of history U تفسیر اقتصادی تاریخ
azoic U دوران ماقبل تاریخ
era U اغاز تاریخ عصر
effective date U تاریخ شروداجرای دستورالعمل
back dated U پیش تاریخ شده
even U دارای همان تاریخ
to go down in history U در تاریخ ثبت شدن
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2تعریف فونتیک چیست؟
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1او ابر مرد تاریخ کشوری ما بود
1معنی lead lag compensator
2reintroduce?
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com